
اصغر عبداللهی:
برنامه ما در حوزههای علمیه خواهران تمدنسازی است
معاون پشتیبانی و منابع انسانی و امور مجلس حوزههای علمیه خواهران کشور
اصغر عبداللهی از ۱۵ سال پیش، معاونت پشتیبانی و منابع انسانی و امور مجلس حوزههای علمیه خواهران کشور را به عهده دارد. همچنین ۱۶ سال در دانشگاه (۷ سال دانشگاه پیام نور و ۹ سال دانشگاه آزاد اسلامی و مراکز تربیت معلم) تدریس کردهاست. در سالهای دفاع مقدس، از ابتدا تا انتهای جنگ تحمیلی در وزارت کشور و عمدتاً در پشتیبانی از جبهه و جنگ، خدمت کرده و باقی عمر کاری خود را در آموزش و پرورش و جهاد سازندگی گذرانده است. افتخار عبداللهی این است که بیشترین بخش از عمر خدمتی خود را برای تعلیم و تربیت در عرصه مدیریت صرف کرده و فعالیت در حوزه علمیه را به فال نیک میگیرد؛ چون آن را مایه عاقبت بخیری میداند و هدیهای معنوی از جانب خداوند منان. وی معتقد است؛ ویژگی برجسته حوزه علمیه خواهران این است که در آنجا نه سمت مطرح است و نه اینکه پستهای دهان پرکن وجود دارد، بلکه خدمت در حوزه علمیه یک مسئولیت همراه با معنویت است. وی حوزه را نقطهای استراتژیک در جمهوری اسلامی می داند که افراد گمنام با روحیه جهادی و انقلابی در آن فعالیت میکنند. وی بر دشوار بودن این کار تأکید دارد. عبداللهی معتقد است، انسان موجودی اجتماعیست و دوست دارد در رفتارهای اجتماعی و سازمانی، هم بازخوردهای اجتماعی داشته باشد و هم ترغیبها و تشویقهای خوبی ببیند. و اگر این اتفاق نیفتد ممکن است در کاهش راندمان علمی در حوزه، اثر کاهنده داشته باشد و با روحیه انقلابی و جهادی، این نقصان اتفاق نمیافتد. در آخر اینکه همکارانش را در مرکز مدیریت حوزههای علمیه خواهران افرادی با روحیه جهادی و انقلابی و برخوردار از معنویت توحیدی و توجه به اصول انقلاب و نظام جمهوری اسلامی معرفی میکند.
در آغاز بحث امروز میخواهیم یک معرفی اجمالی از حوزههای علمیه ارائه دهید؛ اینکه حوزههای علمیه در حاکمیت چه جایگاهی دارند و توجه اجتماعی و حاکمیتی به حوزه چگونه است؟
بهنام دوست گشایم دفتر دل را
به فر عشق فروزان کنم محفل را
به نام خدا، به یاد خدا و به عشق خدا و برای خدا و با حمد و ثنای الهی و عرض سلام و ارادت. باید عرض کنم که قدمت تحصیل خواهران در حوزه های علمیه خیلی زیاد است که البته از آن، تاریخ و تاریخچهای دقیق نداریم. در گذشته بانوانی بودند که نزد محارم و نزد علمای شهر خودشان به صورت انفرادی علوم دینی را فرا میگرفتند و به نسبتهای متفاوت بر امور اجتماعی، فرهنگی و خانوادگی و فردیشان تأثیرگذار بودند. اما بر اساس داشتههای ما، از حدود ۸۰ سال پیش مکاتبی با عنوان مکاتب خواهران در کشور ایران ایجاد شدند که تعداد آنها بسیار اندک و محدود بود. بخشی در شهر قم و بخشی در شهر مشهد و بخش مختصری هم در اصفهان و جاهای مختلف کشور فعال بودند. خواهرانی با عنوان طلاب علوم دینی در این مکاتب تحصیل میکردند و تأثیرات فرهنگی داشتند.
تا اینکه انقلاب اسلامی در ایران پیروز شد. حضرت امام(ره) از ابتدای نهضت اسلامی برای نقش زن در شکلگیری حکومت اسلامی، تثبیت نظام اسلامی و شتاب و قدرت بخشیدن به انقلاب اسلامی و ایجاد تمدن اسلامی اهمیت ویژهای قائل بود. این توجه باعث شد که زنان در عرصه اجتماعی، سیاسی، فرهنگی و تربیتی بیش از پیش، نبوغشان را ظهور و بروز دهند. بخشی از این تجلّیات در قالب رفتارهای علوم دینی و حوزوی و علوم انسانی، در مکاتب جامعه الزهرا(س) قم و حوزههای علمیه خواهران در سایر شهرها شکل گرفت که تا سال ۱۳۷۵ از وضعیت خاصی برخوردار بود و از ۱۳۷۶ سامان دیگری پیدا کرد.
این وضعیتها را تشریح میکنید؟ آیا تنها از نظر شکل تفاوت داشتند یا اینکه حوزهها و مکاتب دینی مربوط به زنان در رفتار و نتایج هم تغییر کردند؟
قبل از سال ۱۳۷۶ حدود ۱۶ نظام آموزشی با سلیقههای متفاوت و متناوب آموزشی و ۶۰ واحد مکتب در کشور داشتیم که با سلیقههای و ارادههای شخصی بدون داشتن تشکیلات و نظام منسجم علمی و آموزشی و گاهی اقتباسشده از نظام آموزشی برادران، فعالیت میکردند؛ ولی از سال ۱۳۷۶ شاهد فعالیت حوزههای علمیه خوهران بر اساس رفتار تشکیلاتی و سازماندهی فعلی هستیم.
اساس این تغییرات چگونه تعیین شد؟
رهبر معظم انقلاب در تشریففرمایی خود در سال۱۳۷۵ به شهر قم، رهنمودهایی راجع به تحول در حوزههای علمیه ارائه دادند. بعد از آن فرمایشات بود که برخی از دوستان، این رهنمودها را در ۴۰ محور جمعبندی کردند. بخشی رهنمودها در تقویت حوزههای علمیه برادران و خواهران مداخله داشت، بخشی نظامسازی نوین حوزه بود و بخشی هم ناظر بر تحول حوزه و نظام آموزشی و تربیتی و پژوهشی. وقتی این طبقهبندی انجام شد، پیشنهادهایی ارائه شد که میتوان بخشی از این را در حوزه برادران و بخشی را به صورت آزمایشی در نظام حوزههای خواهران اجرا کرد که اگر جواب داد، آن را تسری دهند. به دنبال این فکر، آن بخشی که بنا شد منویات و رهنمودهای مقام معظم رهبری در آن شکل بگیرد، منتج به ایجاد و فعالیت جدید حوزه علمیه خواهران شد. البته ابتدا قرار بود در قالب حوزههای علمیه خواهران، معاونت خواهران در حوزه علمیه برادران ایجاد شود ولی به پیشنهاد آیتاللهالعظمی مکارم شیرازی، به یک مرکز مستقل با عنوان مرکز مدیریت حوزههای علمیه خواهران تبدیل و مسئولیت آن به آیتالله شرعی محول شد.
مواردی که بنا شد در حوزه علمیه خواهران اجرا شود، چه بود؟
یکی از آنها توجه به صدر و ذیل تحصیل و مقطع تحصیلی بود؛ مثلاً اینکه طلبه از زمان ورود تا خروجش از حوزه، باید بر اساس سرفصلها و بخشهای تعیینشده، علوم لازم را فرا گیرد. علمآموزی هم باید منتج به سند و مدرک و مدارج علمی شود، مانند همین دانشنامههایی که در دانشگاهها به فارغالتحصیلان داده میشود. همچنین علوم جدید و علوم قدیم هر دو باید در حوزه تدریس و طلبه بهروز تربیت شود. حوزه باید اصالت و هویت صنفی خودش را دنبال کند. این امر با تربیت عالمانی که بتوانند نظام اسلامی را اداره کنند و توانایی دفاع کردن در مقابل دنیا را داشته باشند، ممکن شود. بحثهای اجتماعی شدن و سیاسی شدن طلبه، تحول در نظام و منابع و متون درسی، انسجامبخشی به رفتار آموزشی، پژوهشی، فرهنگی و تبلیغی و بهروزرسانی جزو رهنمودهای رهبر معظم انقلاب بود که حوزه علمیه خواهران برای اجرای آنها، پیشقدم شد. بنابراین مهمترین مستند شکلگیری جدید حوزههای علمیه خواهران در سال ۱۳۷۶ با توجه به نظام نوین و تمدنساز اسلامی حوزههای علمیه با تبعیت از مقام عظمای ولایت محقق شد. از این منظر مفتخر و خوشحال هستیم. این جهتگیری، صحیح و درست بود. توجه به نظرات دیگر صاحب نظران حوزههای علمیه و مراجع عظام و تأمین منویات و رهنمودهای رهبر معظم انقلاب اسلامی جزء افتخارات حوزه علمیه خواهران است.
روحانیون و علما، علاقه دارند که برای نشر دین، حوزه علمیه تأسیس کنند. حتماً این علاقه برای راهاندازی حوزههای خواهران هم هست. واکنش شما به این علائق و درخواستها چیست؟
در حوزه علمیه خواهران و به منظور ساماندهی به تأسیس حوزهها و مدارس دینی، طی مصوبه شورای عالی انقلاب فرهنگی معادل شورای گسترش دانشگاه ها، شورای گسترش حوزهها تشکیل شده است. اگر بناست حوزهای تأسیس شود، باید مانند دانشگاه مؤسس و مجوز داشته باشد و با رعایت آئیننامههای علمی، آموزشی، فرهنگی و مدیریتی برای آن اقدام شود. یعنی هر آنچه در سایر ساختارهای مشابه میبینیم در حوزههای علمیه هم باید مراعات شود. البته تأکید میکنم ما نمیخواهیم حوزه مثل دانشگاه گرفتار نظام بروکراتیک شود و تشریفات شکننده و لَختی که در نظامهای بروکراتیک و تکنوکرات اداری و دانشگاه ها وجود دارد در حوزهها رسوخ کند. در این راه کمی موفق شدهایم و مقداری را که نظم و قاعده ایجاب میکند پذیرفتهایم. البته این تمایزیافتگی(چابک بودن، روان بودن، متناسب بودن، سادگی و نبود تشریفات زائد) شاخصهای زیادی دارد که در جای خود باید بحث و بررسی و تحلیل شود ولی رویکرد اساسی، اجتناب از ساختارهای بروکراتیک دولتی است.
از شورای گسترش نام بردید، از خود توسعه هم بگویید. از آمارهایی اطلاع داریم که حوزه علمیه خواهران را از نظر رشد کمّی و کیفی تأئید میکند. این نظریه را قبول دارید؟
در سال ۱۳۷۶ حدود ۶۰ مدرسه علمیه و نزدیک به ۶ هزار طلبه داشتیم. اما امروز حوزه علمیه خواهران حدود ۴۹۵ مدرسه علمیه دارد، در سطح ۲ و ۳ و ۴ (کارشناسی، کارشناسی ارشد و دکترا) طلبه تربیت میکند. نزدیک به ۹۰ درصد طلبهها در سطح ۲ و۱۰ درصد بقیه در تحصیلات تکمیلی مشغول به تحصیلاند. در ماهها و سالهای نخست ۹۰ درصد استادان حوزه از آقایان بودند و الآن حدود ۹۰ درصد را استادان خواهر تشکیل میدهند. این نشان میدهد حوزه در طول مدت این ۲۰ سال، استادان، پژوهشگران و مبلّغان توانمندی بین خواهران تربیت کرده است. در حال حاضر حدود ۸۰ هزار طلبه در حوزههای علمیه خواهران، اعم از جامعه الزهرا، حوزه خراسان و مرکز حوزه های علمیه خواهران تحصیل میکنند و بیش از ۷۰ هزار دانشآموخته یا همان فارغ التحصیل، محصول این نهاد دینی و انقلابی و علمی است.
آمارهای عددی خوبی ارائه دادید که نشان از رشد کمّی میدهد. رشد کیفی چهطور؟
خواهران طلبه ما در مسابقات و رقابتهای پژوهشی، تبلیغی و آموزشی و جشنوارههایی که برگزار میشود، رتبههای بسیار خوبی کسب کردهاند و در برخی موارد هم رتبههای بالاتری از آقایان طلبه داشتهاند؛ البته طلاب ما در سطح ۲ تنها با ۵ سال تحصیل با طلاب برادر که در ۱۰ سال، سطح ۲ میگیرند رقابت میکنند. ارزش کیفی این برتریها نیز شاخص قابل افتخاری است. هر چند ما در نظام تحصیلی به دلیل تمایز یافتگیها و تفاوتها و مأموریتهای ویژه، خودمان را با حوزههای علمیه برادران مقایسه نمیکنیم. بعضی شاخصها به توسعه حوزههای برادران اعتقاد بیشتری دارند که جای بحث آن اینجا نیست. ولی عرض بنده ناظر به بعضی از جشنوارههای علمی است.
تعامل شما با دیگر نهادهای آموزشی کشور چهطور است؟ مانند آموزش و پرورش که شاید اصلیترین بستر حضور طلبهها و دانشمندان دینی محسوب شود.
خواهران طلبه چه آنهایی که دانشآموختهاند، چه آنهایی که هنوز شاغل به تحصیل هستند، در بیش از ۲۰ هزار مدرسه آموزش و پرورش حضور دارند. در آموزش و پرورش هم ۴ مأموریت برای خودمان تعریف کردهایم؛ نماز، احکام، اخلاق و مشاورههای دینی. مدارس آموزش و پرورش شرایطی فراهم میکنند که ما به این ۴ مأموریت خود بپردازیم و ما هم برای این مأموریتها، خواهران طلبه تربیت کردهایم. البته در برخی از این مدارس مشکلاتی وجود دارد. پیش از این در ۲۹ هزار و ۵۰۰ مدرسه آموزش و پرورش حضور داشتیم؛ ولی این آمار در حال حاضر کم شدهاست. در عرضه این خدمت، انتظار خاصی از آموزش و پرورش نداریم؛ گاهی تنها هزینه رفتوآمد طلبهها را پرداخت میکنند تا این مأموریتها به بهترین شکل انجام شود.
در نظام طلبگی، فارغ التحصیلی معنا ندارد. طلبگی مسئولیت کاری و شغلی محسوب شده و طلبه بنا بر تعلق به حوزه و تعلیم و تربیت، همواره در حال فراگیری و اثربخشی و کارآمدی و تبلیغ و ترویج مؤلفههای دینی است. بنابراین ما به طلاب، فارغ التحصیل نمیگوییم، دانشآموخته میگوییم.
انتهای آموزش در حوزههای علمیه خواهران کجاست؛ آیا امکان اجتهاد دارند؟
الآن نزدیک به ۲۰۰ تن از طلاب ما در درس اجتهاد علمای بزرگ و مراجع عظام حضور دارند. تعداد قابل توجهی هم در درس خارج مقام معظم رهبری شرکت میکنند. این جاذبه برای نسل جوان ما ایجاد شده که هم میتوانند در فضای مجازی کار کنند و در علوم انسانی تحول ایجاد کنند، هم اینکه در علوم اسلامی موفق شوند و به مدارج بالای اجتهاد برسند. البته ما برای مرجعیت نه کوشش میکنیم و نه مأموریت داریم و این کار را هم کار درستی نمیدانیم؛ اما مسائل مستحدثه زنان که خود زنان آنها را خیلی خوب میفهمند، باید با نگرش فقهی و اجتهادی زنانه به آن پرداخته شود. خوهران طلبه در حد اجتهاد هم پیش میروند. در سایر علوم حوزوی هم میتوانند در سطح اجتهاد تا سطح ۵ و فوق دکترا تحصیل کنند، اما در بحث مرجعیت و مسائل خاص حاکمیت، ما در حوزه خواهران این موضوع را در برنامه نداریم و پیگیری هم نمیکنیم.
برای پذیرش طلاب سقف سنی دارید و آیا بازه سنی در این باره تعیین شده است؟
در مبحث تحصیل حوزوی، ما تقریباً محدودیت سنی نداریم؛ ولی نظامهای ما در این باره تعیینکننده است. ما داوطلبهای عادی سطح ۲ را تا ۲۶ سالگی و داوطلبهای خانوادههای شهدا و ایثارگر را تا ۲۸ سالگی میپذیریم. با حدود ۵ سال افزایش سن در سطح ۳ و ۴. با این حال نظام آموزشی ما سیال است و در انواع آموزشها طلبهها را با سنین بالاتر پذیرش میکنیم و آنها میتوانند در نظام نیمهحضوری و مجازی حوزه، بدون محدودیت سنی ادامه تحصیل دهند. پس همه سنین در نظامهای مختلف آموزشی حوزه خواهران میتوانند تحصیل کنند.
تفاوت این نظامها چیست؟
در نظام حضوری طلبه تمام فرآیند آموزش را در محیط مدرسه علمیه و حوزه میگذراند. در نظام مجازی آموزش از راه دور انجام میشود و در نظام نیمهحضوری کسب علم به صورت غیرحضوری و کسب معارف و اخلاق و سلوک و سبک معنوی به صورت حضوری انجام میشود. به همین خاطر این نظام را نیمهحضوری نامگذاری کردهایم.
با توجه به پراکندگی حوزههای علمیه خواهران در سراسر کشور، باید شاهد حضور برخی از این مدارس در میان اقوام سنیمذهب هم باشیم. واکنش این برادران و خواهران به فعالیت شما چگونه است؟
نزدیک به ۶۰ حوزه ما در مناطق و شهرهاییست که شیعه در آنجا یا در اقلیت است یا آن شهر دارای فرقههای مذهبی و فرهنگهای دیگر است. این مدارس به خوبی فعالیت میکنند و حتی برخی از خواهران اهل سنت و فرقههای دیگر هم در این حوزهها تحصیل میکنند.
فقه خودشان را میخوانند؟
ما فقط فقه خودمان را که فقه جعفری است تدریس میکنیم. اما بازخوردهای خوبی از خواهران اهل سنت دیدهایم. در همان مناطق، آموزش و پرورش به ما اعلام کرده که طلبههای شیعه، چون اعتقاد تقریبی دارند و مواجهه با آسیبها و مقابله با آسیبپذیری را به خوبی درک میکنند، میتوانند در شخصیتسازی بچههای اهل سنت مؤثر باشند. حتی درخواست میکنند که مبلّغان خود را به این مدارس و جلسات اعزام کنیم. بر این اساس، در سنندج و در سقز و چابهار و بسیاری از شهرهایی که شیعه در اقلیت است و حوزه خواهران داریم، به درخواست آموزش و پرورش، دو تا سه طلبه به همین منظور به مدارس اعزام و روی مشترکاتی مثل قرآن، پیامبر اعظم(ص)، امیرالمومنین(ع)، محبت به اهل بیت(ع) و مناسک دینی تأکید میکنیم. این امر باعث شده است در افعال مشترک تبلیغی و تربیتی، هم افزایی و همفکری و تعامل خوب و سازنده داشته باشیم.
مردم در توسعه فضاهای حوزههای علمیه چهقدر نقش داشتهاند؟
از ۴۰۰ هزار مترمربع که ساختهایم، حدود ۱۵۰ هزار مترمربع، سهم مردم است و باقی سهم کمکهای اعتبارات ملی و استانی دولت. در کنار اینها هر مدرسه بهطور متوسط تا حدود ۱۵۰ میلیون تومان تجهیزات میخواهد که بیشتر آن را مردم کمک میکنند. مدرسه کتابخانه میخواهد که مردم آن را تجهیز میکنند. ما هر چه با مردم درست و منطقی صحبت میکنیم، بیشتر به ما توجه میکنند. یعنی فطرت جامعه ما علمدوست و تربیتدوست و خیّردوست است. مردم اگر بدانند فعالیتشان اثرگذار است، استقبال میکنند. «النّاس معادن کمعادن الذّهب و الفضّه»؛ «مردم به معادن طلا و نقره میمانند.» یک آدم خبره و استاد میتواند با قواعد مهندسی این معادن را کشف و استخراج کند.
فکر میکنم به دلیل توجه بسیار زیاد مردم در بحث حمایتهای خیّرین از حوزههای علمیه خواهران است که جامعه خیّرین حوزههای علمیه خواهران کشور راهاندازی شد. فکر تشکیل این جامعه از کجا آمد؟
مبدع خیّرین مدرسهساز دوستان ما در قم بودند که بیش از ۲۰ سال قبل بحث جهاد مدرسهسازی را به محوریت آیتالله شرعی مطرح کردند. بنده هم در شکلگیری آن نقش داشتم. این جهاد مدرسهسازی چند سالی کار کرد.آقای مهندس بوربور، رئیس کنونی هیأت امنای جامعه خیّرین حوزههای علمیه خواهران کشور که آن زمان رئیس سازمان نوسازی مدارس آموزش و پرورش بود، آن را پرورش داد و تقویت کرد که منتهی شد به ایجاد خیّرین مدرسهساز که در مدرسهسازی در سراسر کشور برکات بسیار زیادی داشت و حتی عقبماندگی دولت را هم جبران کرد. حضرات آیتالله شرعی (بنیانگذار حوزه علمیه خواهران) و حجتالاسلام و المسلمین جمشیدی که ایجاد حوزه علمیه را پیریزی کرد و بنده، بر اساس تجربیات موفق مدرسهسازی، اعتقاد داشتیم که در احداث حوزههای علمیه خواهران باید از کمکهای مردمی بهره ببریم. بعدها احساس کردیم در کنار این کمکها دولت باید به احداث حوزه علمیه خواهران کمک کند. پس انگیزهای در ما تقویت شد که هم از خیّرین در ساخت مدارس بیشتر استفاده کنیم و هم برای اداره این مدارس منابع مالی پایدار درست کنیم. بر این اساس جامعه خیّرین حوزههای علمیه خواهران کشور را تأسیس کردیم. تاکنون هزار و صد و پنجاه خیّر را شناسایی و جذب کردهایم که به حوزههای ما بسیار کمک کردهاند. انشاءالله در آینده نزدیک برای نخستین بار اجلاسی برگزار میکنیم تا از این خیّرین تقدیر و تجلیل شود.
ممنون از وقتی که به ما اختصاص دادید. در پایان اگر مطلبی هست بفرمایید.
من هم از شما تشکر میکنم و برای جمعبندی عرایضم میگویم، جبران خلیل جبران، متفکر و اندیشمند لبنانی معتقد است که برای انهدام هر تمدن باید سه چیز را از بین برد: خانواده، نظام آموزشی و نخبگان. برای انهدام خانواده باید زن و مادر را بیارزش کرد. برای از بین بردن تعلیم و تربیت باید معلم را شکست و برای انهدام نخبگان الگوی جامعه را. بر این اساس، برنامه ما در حوزههای علمیه خواهران، تمدنسازی است. هم میخواهیم مادر را برای استحکام و تعالی و تحکیم خانواده تربیت کنیم، هم میخواهیم معلمان خوبی فراتر از معلم مدرسه، به عنوان معلم دین، تربیت، تهذیب و تزکیه تربیت کنیم و هم با الگوسازی، نخبههایمان را به جامعه معرفی کنیم که دیگران بتوانند به آنها تأسی کنند. بنابراین خیّرین با حضور و مشارکت در حوزههای علمیه خواهران، عامل مهمی در ایجاد و انجام این برنامهها و ایجاد تمدن بزرگ اسلامی خواهند بود.
گفتگو
فعالیت خیّری, شیوهای برای همبستگی ملیاست
باز هم فرصتی پیش آمد تا دقایقی پای صحبت مردی بنشینیم که در هر مسئولیتی که در نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران داشته، بازوی اول و آخر اجراییاش مردم بوده اند.
۲۷ شهریور ۱۳۹۶ - ۱۷:۱۵از ساختار تا تعالی معمارانه
انتقال هنر معماری با کلمات کار بسیار پیچیدهای است. سرچشمهاش عشقی است که از درون میجوشد تا رمز و راز معماری را درک کند.
۵ بهمن ۱۳۹۵ - ۲۱:۱۴برنامه ما در حوزههای علمیه خواهران تمدنسازی است
یّرین با حضور و مشارکت در حوزههای علمیه خواهران، عامل مهمی در ایجاد و انجام این برنامهها و ایجاد تمدن بزرگ اسلامی خواهند بود.
۳ بهمن ۱۳۹۵ - ۲۳:۲۴حوزههای علمیه برای تداوم رسالت انبیا و اوصیا تشکیل شدهاند
حوزههای علمیه آمدهاند به مردم بگویند که درست است که پیامبر(ص) رحلت کردهاند و امام زمان (عج) در غیبت به سر میبرند، اما ارتباط با مصدر وحی و معصومان(ع) قطع نشده است.
۳ بهمن ۱۳۹۵ - ۲۳:۶